ادبیات تحقیق Literature Review واقعا مظلومترین بخش در پژوهشهای ماست. در حالی که مهمترین و اساسیترین بخش یک مطالعه علمی همین مرور ادبیات پیشین است.
مگر میشود که ما بیان مسأله پژوهش، طراحی تحقیق و بیان نتایج و یافتهها را انجام دهیم بدون اینکه بر سوابق نظری کار مسلط باشیم؟ مگر میتوانیم فرضیههایی را مطرح کرده و آنها را تایید یا رد کنیم بدون اینکه رد پای این فرضیات را در نوشتارهای قبلی به دقت پیگیری و تحلیل کرده باشیم؟
به قولی اگر میخواهیم دوردستها را ببینیم باید اول بدانیم که روی شاخ چه غولهایی ایستادهایم و پژوهشگران قبل از ما در این زمینه سطح دانش را تا کجا رساندهاند. سپس بر مبنای آن از طریق پاسخ به سوال پژوهشی یا رد و تایید فرضیهها، ذرهای به دانش موجود در زمینه تخصصی خود اضافه کنیم.
در بخش ادبیات تحقیق پایاننامهها و مقالات وطنی شاهد آیتمی به نام مرور پیشینه هستیم. این بخش معمولاً در انتهای فصل دوم پایاننامه و مقاله قرار داده میشود. که در آن دو دسته پیشینه داخلی و پیشینه خارجی تعبیه شده و خلاصهای از هر تحقیق قبلی آن ارایه میشود.
واقعیت این است که طبقهبندی «پیشینه داخلی و پیشینه خارجی» اختراع خود ماست! علم یک پدیده پیوسته و جهانی است و به هیچ وجه ایرانی و خارجی ندارد.
تنها تفاوت تحقیقات داخلی و خارجی، زبان نگارش آنهاست که مسأله مهمی در تحقیق به شمار نمیرود. در بخش ادبیات تحقیق باید از منابع دست اول، اثرگذار و مرتبط استفاده شود. چه این منابع فارسی باشند، چه انگلیسی و چه هر زبان دیگری.
کپی کردن چکیده و خلاصه یافتههای تحقیقات قبلی (تحت عنوان پیشینه تحقیق) بدون داشتن چارچوب مشخص و بدون ترکیب کردن آنها فضیلتی برای گزارش پژوهشی به شمار نمیرود.
بخش ادبیات تحقیق حتما باید از بررسی سیستماتیک، بازنویسی، ترکیب و بسط مطالعات قبلی در یک چارچوب مختص به موضوع پژوهش حاضر نوشته شود.
قرار نیست یافتههای پژوهش ما دنیای علم را واژگون کرده یا کل مشکلات جامعه را حل کند؛ یک نوشته علمی همین که بتواند ذرهای به دانش علمی موجود اضافه کند رسالت خود را انجام داده است.
یافتن این فضاهای خالی برای پژوهش فقط از طریق مطالعه و مرور دقیق نوشتههای پیشین امکانپذیر است. بدیهی است که هیچ موضوع پژوهشی در خلأ نمیتواند خلق شود.
درباره این سایت